مهمترین ویژگی تئاتر دانشجویی، تجربی بودناش است، این تنها ویژگی است که تئاتر دانشجویی را از تئاتر حرفهای متمایز میکند.
دکتر فریندخت زاهدی؛ کارگردان و استاد دانشگاه؛ معتقد است مشکل اصلی تئاتر دانشجویی در حوزهی اجرایی کمبود بودجه و عدم برنامهریزی مالی برای بر طرف کردن هزینههای این چنینی است. او از وزارت علوم و تحقیقات به عنوان متولی تئاتر دانشجویی انتظار دارد که هر ساله بودجهی مشخصی را در برنامهی بودجهای خودش برای تئاتر دانشجویی در نظر بگیرد.
گفتگوی خبرنگار صحنه را با این استاد دانشگاه در ادامه میخوانید.
* اوضاع تئاتر دانشجویی در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
- یک مشکل اساسی در این حوزه این است که بودجهی مشخصی از طرف وزارت علوم وجود ندارد. همان طور که میدانید متولی اصلی این تئاتر دانشگاهی، وزارت علوم و تحقیقات است و وزارت علوم باید هر ساله بودجهی مشخصی را در برنامهی بودجهای خودش برای تئاتر دانشجویی در نظر بگیرد، نه اینکه هر سال یک مشکل جدی برای بودجه وجود داشته باشد. الان اوضاع به این شکل است که هر سال باید به سختی بودجهای دریافت شود تا یک جشنوارهی تئاتر دانشجویی برگزار شود. این بودجه به عقیدهی من نه تنها در تئاتر دانشجویی بلکه به طور کلی در تئاتر حرفهای کشور یک مسئله است. یک سال بالا میرود و یک سال پایین میآید و مبتنی بر هیچ سیستم مشخصی نیست و این به طبع به مدیریت کلان تئاتر در ایران بر میگردد. به عقیدهی من مشکل اصلی تئاتر دانشجویی ما در حوزهی اجرایی همین کمبود بودجه و عدم برنامهریزی مالی برای بر طرف کردن هزینههای این چنینی است.
* گذشته از این دیدگاه مدیریتی دربارهی برنامه ریزی اجرایی برای تئاتر دانشگاهی، شما وضعیت خود دانشجوها و اشتیاقشان به انجام کار تئاتر را چه طور میبینید؟ آیا فکر میکنید تئاتر دانشجویی ما از این نظر جایگاه مناسب خود را به دست آورده است؟
- بله چرا که نه، البته که دارد. به هر حال دانشجویی که امروز تئاتر میخواند این امکان را دارد که بنا بر استعداد، علاقه و تواناییهای هنریاش و جسارتی که دارد بتواند هر سال در یک جشنوارهای که متعلق به خود او است، همراه با هم کلاسیهایش رقابت کند و کار خودش را محک بزند. به نظر من این امکانی که ایجاد شده امکان بسیار خوبی است. من امروز میبینم که علاقه و جنب و جوش فراوانی میان دانشجوهای تئاتر وجود دارد و همه تلاش میکنند در این جشنواره شرکت کنند و یا حداقل کارها را ببینند. خیلی از دانشجوها از طریق تئاتر دانشجویی این جسارات را پیدا کردهاند که بیرون از فضای دانشگاهی روی صحنه کار ببرند، که البته این بسیار خوب است.
* شما تئاتر دانشجویی را چگونه تعریف میکنید؟
- مهمترین ویژگی این تئاتر تجربی بودناش است، این تنها ویژگی است که تئاتر دانشجویی را از تئاتر حرفهای متمایز میکند. تئاتر تجربی را نباید با معیارهای متداول تئاتر ارزیابی و قضاوت کرد. در تئاتر دانشجویی یک جوان در وهلهی اول خودش را محک میزند و اولین قدمها را در این راه بر میدارد. وقتی از تئاتر دانشگاهی حرف میزنیم، به این معنا است که چند تا از اساتیدی که موضوعات عملی را به دانشجو تدریس میکنند هم روی صحنه کار ببرند. این امکانی است برای اینکه دانشجو خودش را در مقایسه با اساتیدش بسنجد. همه جای دنیا تئاتر دانشگاهی به این منوال است. ما باید این ضرورت و الزام را در تئاتر دانشگاهیمان ایجاد کنیم. اما متاسفانه اساتید ما در این زمینه به هیچ وجه فعال نیستند. همان طور که اساتیدی که موضوعات نظری تئاتر را تدریس میکنند الزاما باید یک کتاب یا دو مقالهی علمیپژوهشی در سال به چاپ برسانند اساتیدی که موضوعات عملی تدریس میکنند هم باید تئاتر روی صحنه ببرند. تئاتر دانشجویی با تئاتر دانشگاهی متفاوت است: تئاتر دانشگاهی باید دو بخش اصلی داشته باشد، یکی تئاتر دانشجویی که دانشجوها کارهاشان را روی صحنه میبرند و دیگری تئاتر خود اساتید. متاسفانه بخش تئاتر اساتید ما در ایران به طور کلی اصلا کار نمیکند. در واقع معیارهای مباحثی مثل بازیگری، کارگردانی، طراحی صحنه و ... در همین بخش برای دانشجو تعیین میشود و دانشجو تلاش میکند خودش را با این معیارها بسنجد، اما متاسفانه چنین چیزی در تئاتر دانشگاهی ما وجود ندارد و دانشجو معیارهایش را از تئاترهای کوچک و بزرگی که این طرف و آن طرف روی صحنه میروند به دست میآورد. علاوه براین دانشجوهای رشتههای عملی تئاتر مثل بازیگری و کارگردانی باید این را بدانند که نیمی از کارشان آگاهی تئوریک به تئاتر است، اما امروز متاسفانه دانشجوهای رشتههای عملی تئاتر در دانشگاهها توجه چندانی به مباحث تئوریک نشان نمیدهند.
* ارتباط تئاتر دانشجویی امروز ایران را با بدنهی اصلی تئاتر روی صحنه را چطور ارزیابی میکنید، و به عقیدهی شما دانشجوها چقدر میتوانند به چرخهی اصلی تئاتر حرفهای راه پیدا کنند؟
- یکی از مشکلاتی که دانشجوهای تئاتر دارند این است که جای تمرین ندارند و هیچ سرمایهگذاری هم حاضر نمیشود برای یک کارگردان جوان سرمایهگذاری کند. بناباین ما بسیار شاهد این بودهایم که بسیاری از دانشجوهای بااستعداد تئاتر، ناچار تئاتر را رها کردهاند، زیرا همیشه در فضای تئاتر ضابطهها و رابطههایی وجود دارد که این افراد نتوانستند در این راستا کاری را سامان دهند، بنابراین تئاتر را رها کردند، درحالی بعضیهاشان بهترین دانشجوهای ما بودهاند. بنابراین باید یک بودجهی حداقلی وجود داشته باشد برای اینکه بگویند در سال حداقل پنج دانشجو که در دانشگاه اجراهای خوب و قابل تامل کردهاند، بودجهای دریافت کنند که بتوانند بیرون از دانشگاه هم تئاتر روی صحنه ببرند. من معتقدم تنها زمانی شرایط اصلاح میشود که برنامههای مشخصِ درازمدت وجود داشته باشد و راهکارهای سیستماتیک ارائه شود، اما متاسفانه برنامههای امروز ما به شدت فرد محوراند و هر مدیری دیدگاههای خاص خودش را اجرایی میکند.
* نقش مرکز هنرهای نمایشی حوزهی هنری را برای ارتقای تئاتر دانشجویی کشور چطور میبینید؟ به عقیدهی شما ارگانی مثل حوزه هنری چطور میتواند از تئاتر دانشجویی حمایت کند؟
- حوزه هنری به طور متناوب به دانشجوها و جوانها کمک کرده است. نهاد حوزه هنری اگر بخواهد یک کار زیر ساختی بکند باید بودجهی سالانهای را به تئاتر دانشگاهی اختصاص بدهد و این کار دوام داشته باشد. امروز جریان کلی تئاتر کشور را کسانی راهبری میکنند که تحصیلات دانشگاهی دارند، پس نباید فراموش کنیم که تئاتر آیندهی ایران را همین دانشجوها خواهند ساخت، بنابراین حوزهی هنری باید تئاتر دانشگاهی را جدی بگیرد، نه تنها حوزهی هنری بلکه نهادهای دیگر مثل وزرات ارشاد و وزارت علوم و تحقیقات هم باید همین کار را بکنند.