ارتباط بین واحدهاى دانشگاهى با مقولات اجتماعى و فرهنگى و هنرى جامعهى ما مشخص نیست.
* میدانیم که نظام آموزشى تئاتر دارای مشکلات عدیدهای است. از نظر شما کدام بخش از ساختار آموزشی هنرهای نمایشی نیازمند بازنگری و توجه ویژه است؟
- فکر میکنم علیرغم پیشینهی طولانی و قابل تامل آموزش آکادمیک تئاتر در کشورمان و با وجود تجاربى که در این عرصهى به دست آوردهایم متأسفانه هنوز وجه کاربردى هنرهاى نمایشى، به جایگاه شایسته خود نرسیده است. بیشک در دانشکدهها و مراکز علمی ما، در انتقال مفاهیم و بحثهاى علمى، وجوه کاربردى هنر تئاتر در نظر گرفته نمىشود و شرح درسها و کتب مختلفى که در این زمینه تدریس مىشود صرفاً موجب در حهت افزایش مفروضات و محفوظات دانشجویان است و این کافى نیست. به نظر من در شرایط کنونى با وجود دسترسى به اینترنت و همچنین منابع و رفرنسهاى علمى و پژوهشى، دیگر نیازى به این همه مفاهیم و مسائل و انباشت آنها نداریم و آن چه که اکنون براى ما مهم است این که این علوم و دانشها چگونه راهبرد و کاربرد عملى پیدا کرده و ما بتوانیم از آن در ساخت و ساز آثارمان استفاده کنیم.
* به شرح دروس دانشگاهى اشاره کردید. بسیارى از اساتید شرح درسهاى دانشکدههاى تئاترى ما را مناسب نمىدانند. نظر شما هم چنین است؟
- در حال حاضر ارتباط بین واحدهاى دانشگاهى با مقولات اجتماعى و فرهنگى و هنرى جامعهى ما مشخص نیست. لذا آموزشهاى ما در دانشگاه آن چنان که باید، موثر واقع نمىشود. نکته دیگر آن که با گذشت سالهاى متوالى از تصویب شرح درسهاى مربوط به تئاتر در شوراى عالى انقلاب فرهنگى و جارى و سارى شدنش در نظام آموزشى، متأسفانه این شرح درسها مورد بازنگرى قرار نگرفته که به نظرم باید چنین شود. درست است که باید راجع به مسائل مختلف تئاتر همچون تاریخ نمایش- مثل منشأ تئاتر در یونان و روم باستان- بر سر کلاسهاى درس صحبت کنیم، اما نکته قابل توجه این است که در شرایط کنونى باید به دنبال منظر و دیدگاه متفاوت و جدیدى نسبت به این مباحث باشیم و به نظر من این محتواى درسى نیاز به تجدید نظر و به روز شدن دارد.
* چرا این بازنگرى و به روز شدن اتفاق نمىافتد؟
- دلیلش را نمىدانم. من و امثال من که در حوزهى آموزش نقش مدرس و کارشناس را داریم در مقام پاسخگو به این مسائل و معضلات نیستیم.این موضوع را باید از مسئولان و تصمیم گیرندگان بخش آموزش بپرسید. وظیفه ما تنها تذکر و ارائهى راهکار مؤثر آموزشى به مسئولان است. زمانى که مدیرگروه تئاتر در دانشکده بودم با جمعى از دوستان کارشناس در هیئت علمىایرادات روند آموزشى تئاتر را استخراج، تدوین و در اختیار مسئولان قرار دادیم اما هیچ بازخوردى مشاهد نشد حتى به ما نگفتند که ممکن است ادعاى شما اشتباه باشد! در پیگیرى این معضل در وهلهى نخست باید وزارت علوم، تحقیقات و فناورى مورد خطاب قرار گیرد. به نظرم باید در این زمینه میان مسئولان و کارشناسان آموزش، تعامل و شور علمىصورت گیرد.
* با وجود این ضعف نظام آموزشى اما شاهد استعدادهایى هستیم که در عمل در بدنهى تئاتر کشور به خدمت گرفته نمىشوند؛ دلیل هم در وهلهى نخست کمبود سرانه فضاهاى نمایشى عنوان مىشود آیا این مورد را تأیید مىکنید؟
- اتفاقاً من اعتقادى به کمبود فضاهاى نمایشى ندارم و برخلاف تصور موجود به نظرم فضاى نمایشى به قدر کافى وجود دارد ضمن اینکه ما همچنان نتوانستهایم از ظرفیتهاى موجود سختافزارى و امکانات فضاى نمایشى موجود در جذب تماشاگران استفاده کنیم. ظرفیت اغلب سالنهاى نمایشى ما در زمان اجراى تئاتر تکمیل نمىشود و تا زمانى که تالارهاى نمایشى ما از مخاطب سرریز نشدند نمىتوانیم بگوییم با کمبود فضاى اجراى نمایش مواجه هستیم. ضمن اینکه حتى وقتى تماشاخانههاى ما نیز لبریز شدند، مى توان بخشى از مخاطب را جذب نمایشهاى محیطى کرد که استقبال از آنها رو به فزونى دارد.
* یعنى معتقدید اجراى تئاتر محیطى در حل کمبود فضاى نمایشى موثر است؟
- از آن جایى که هنوز براى تعداد قابل توجهى از هنرمندان ما، کاربرد هنر نمایش در حوزههاى گوناگون ناشناخته مانده است از ظرفیت اماکن غیرمتعارف به نفع تئاتر استفاده نمىکنیم. هنوز از قابلیتهاى تئاتر در امور اجتماعى و موضوعات بهداشتى و سلامت استفاده نمىشود. اگر به این سمت حرکت کنیم در آن صورت سازمانها و موسسات نیز استقبال مىکنند و فضاهایى را که در اختیار دارند براى استفادهى هنر نمایش در اختیار مىگذارند که البته براى تحقق چنین اتفاقى باید تعامل سازندهاى میان وزارتخانههاى علوم و تحقیقات و فنآورى، فرهنگ و ارشاد اسلامى و کار و امور اجتماعى شکل بگیرد.
* فکر میکنید نقش حوزه هنرى به عنوان نهادى حامى تولیدات تئاتر ارزشى و انقلابى در پرورش استعدادها و رونق تئاتر چیست؟
- حوزه هنرى مىتواند نقش پررنگى ایفا کند ولى با توجه به دامنهى محدود اختیارات حوزه هنرى و این که اساساً متولى اصلى تئاتر نیست به نظرم باید سعى کند که خیلى بسیط به تئاتر نگاه نکند و تاکید خود را برفعالیتهاى خاص- و موضوعاتى که مغفول واقع شده- متمرکز کند. به طور مثال در سالهاى گذشته اهتمام ویژهاى از سوى مرکز هنرهاى نمایشى حوزه هنرى به تئاتر محیطى و تئاتر کاربردى شد که رویکرد موثر و مثبتى بود. همچنین طی این سالها، دفتر تئاتر خیابانی حوزه هنری نیز بسیار فعال و پویا عمل کرده و اینها همه مؤید آن است که مرکز هنرهاى نمایشى حوزه هنرى میتواند حامی قابل اطمینانی در زمینه تولید آثار خلاقه و خاص در تئاتر محیطی و خیابانی باشد و این گونه طیف گستردهای از تماشاگران را به خانواده تئاتر کشور وارد کند.