این برنامه با تلاوت آیات قرآن کریم، اجرای سرود ملی آغاز شد و در ادامه با اجرای برنامه خاطرهگویی و سرود ، نمایش، نماهنگ و دیگر برنامه های فرهنگی هنری ادامه پیدا کرد.
در ابتدا رزمنده اسلام حاج عنایت اله گودینی ضمن گرامی داشت یاد و خاطرات شهدا گفت : خاطراتی خوب ومتفاوت زیادی از شهید سلیمانی در یاد و خاطر ماست اما از شاخص ترین خاطراتی که خود شهید سلیمانی در یاد ماست مربوط به زمان شهات شهید حججی بود که نیمی از پیکر مبارک شهید حججی در منطقه بود و تصمیم بر این بود که طی عملیاتی پیکر مبارک شهید حججی برگردانده شود و نقشه های منطقه کشیده شده و شهید سلیمانی باید محور ها را مشخص میکردند، آنقدر که شهید خسته بودند که توان کشیدن چند خط را نداشتند و درخواست کردند یک لیوان شربت برایشان بیاورد و بعد از چند لحظه حالشان بهتر شد توانستند محور های عملیات را مشخص کنند. حالا کدام مدیر انقدر کار درگیر خدمت میشود که از شدت خستگی توان کشیدن چند خط را نداشته باشد؟
در ادامه این برنامه عطیه نظری دختر شهید مدافع حرم اکبر نظری ضمن تسلیت ایام فاطمیه و گرامی داشت یاد شهدا با تشکر از تیم اجرای روایت حبیب گفت:پیش از هر چیزی باید گفت که رابطه ما با پدر قبل از رابطه پدر فرزندی رابطه دوستانه بود، و پدر هر سال روز دختر را به ما تبریک میگفتند آخرین سالی که روز دختر پدر در قید حیات بودند در منطقه با ما تماس گرفتند اول با دخترم صحب کردند و روز دختر را به اون تبریک گفتند،بعد که با من صحبت کردند وسط مکالمه تماس را قطع کردند. بعد در حالت معمول پدر هر دو هفته یکبار تماس میگرفتند که اما عصر همان روز دوباره تماس گرفتند. تماس که برقرار شد گفتند که شهید سلیمانی آن لحظه وارد مقعر شدند و پدر تماس رو قطع کردند و سردار سلیمانی متوجه شدند و از پدرم پرسیدن که با چه کسی صحبت میکردی. پدر می گویددکه روز دختر به دخترم تبریک می گفتم . همان موقع شهید سلیمانی تاکید می کند پس از جلسه پدرم با من تماس بگیرد.
دختر شهید مدافع حرم ادامه داد: اولین دیدار من با شهید سلیمانی مربوط به اولین سفر خانواده شهدا مدافع حرم به سوریه میشود. لحظه سوار شدن به هواپیما مادر بزرگمگفت که سردار سلیمانی سوار هواپیما شدند. ابتدا ما فکر کردیم اشتباه می کند، به او می گفتیم سردار سلیمانی حتما با پرواز خصوصی سفر می کند. اما بعد از چند لحظه متوجه شدیم که سردار وارد هواپیما شدند و به در خواست خانواد شهدایکه در پرواز بودند قرار شد از هر خانواده یک نفر به دیدن ایشان بروند که قرعه به نام من زده شد. بعد از دیدار سردار همان طور که در تئاتر گفته شد واقعا فرزندان شهدا نسبت به شهید سلیمانی احساس پدارنه داشتند.
در ادامه حاج بهمن صحرایی رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات کرمانشاه که داستان اسارت او به دست آمریکایی ها و تلاش حاج قاسم برای او پرونده ای عجیبی را رقم زده است روی رفت از خاطرات خود با شهید سلیمانی گفت.
وی با بیان اینکه شهید سلیمانی ارادت ویژهای به عتبات عالیات داشتند گفت علی رغم تمام مشکلات با توجه ویژه حاج قاسم عملیات مربوط به عتبات عالیات به صورت کامل انجام شد. هر بار در ستاد کرمانشاه مشکلی پیش میآمد با توجه و همراهی حاج قاسم مشکلات حل میشد.
صحرایی ادامه داد: نیروی های بدر مدتی در کرمانشاه بودند وسردار سلیمانی به کرمانشاه رفت و آمد میکردند.او همیشه همراه شهید ابو مهدی المهندس بودند و در نهایت باهم به سعادت و شهدا رسیدند.
در پایان این برنامه پرچم مبارک حرم سید الشهدا اهدایی از عتبات عالیات استان کرمانشاه با حضور خانواده شهدا و همرزمان سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی و اجرای هنرمندانه مالک سراج به احتزار در آمد و فضای معنوی سالن را فرا گرفت. مردم همراه با زیارت پرچممبارک حرم سید الشهدا اشک ریختند و این صحنه فوق العاده معنوی و دلنشین پایان روایت حبیب در استان کرمانشاه بود.