"سهرشاه" در کارگاهش
"سهر شاه" (seher shah) متولد سال 1975 در کراچی پاکستان است. "سهرشاه" را به دشواری می شود حتی با تعاریف گله گشاد امروزی در شمار هنرمندانِ معمول معاصر قرار داد. قراردادهای بصری او که تابع الگوهای علمی و ژئومتریک و عمدتا معمارانه اند، بیننده را با هنری برای فردا مواجه می کند. درک ریختی هنر سهرشاه با آن که در نهایت از درک مینیمال- آبستره ی هنر شرقی الهام می گیرد، اما بیان هنرمندانه ی او تابع فهم پساپست مدرنیستی هنرغربی است. نام او در این سال ها در کنار شازیا سکندر، عیمران قُرشی و سلیمه هاشمی به عنوان نمایندگان هنر امروزی در اقصی نقاط جهان نیز در حال نشو و نمو بود، معرفی او و جایگاهش می تواند نقش سازنده ای در ساخت هویتی همتایان ایرانی او داشته باشد.
"سهرشاه" فرم هایش را ذره به ذره، لایه به لایه، طبقه به طیقه اوراق می کند. تجزیه شان می کند، از هم می پاشاند و سر هم می گذارد تا به بینش تازه- راه گشا به ساختار مانوسی برای بازوارسی هایش- دست یابد. طراحی های تاریخیِ شاه همچون ماترک اشیاء (اونیته دبیتاسیون) میراث مدرنیستی را بی مصرف می کنند، آن ها عام و خاص، مدرن و سنتی، فوتوریست و نوستالوژیک، همه و همه را در یک زبان بصری نامتعارف گردهم می آورند که به طرز انتقادی انعکاس گرایش های کاپیتالیستی و تکنوخردگرایی هستند تا فرهنگ را یک دست و متجانس سازند. این روح نخبه گرایانه ی ضد ضدیت (آنتی آنتاگونیستی) در کنار جدیت بازنگرانه ی (رترو) و در عین حال مالامال از رقت عاطفی است، اما این نقطه ضعف را پشت نقاب پوزیتیویستی پنهان می کند.