شاید بتوان گفت اولین زمزمههای تصویری گرافیک انقلاب از زمانی آغاز شد که شعارهای شفاهی مردم ضمن راهپیماییهای اعتراضآمیز روی دیوارها نوشته شد. در این میان، تجلی اولیه تصویری گرافیک انقلاب از نوشتۀ واژگونه کلمه «شاه» به انگاره سرنگونی وی در یک تمنا، آرزو یا سعی و کوشش به دست میآمد که در واقع ترجمه تصویری بازی با کلمه «شاه» بود. این نوشته واژگون در واقع از نیازی خبر میداد که باری تثبیت تصویری یک شعار یا ترجمه تصویری آن به کار میرفت. کلمه «شاه» در حالت عادی به خودِ او اطلاق میشد ولی به محض اینکه این کلمه، صرف نظر از شیوه اجرای آن که معمولا با رنگهای اسپری بر دیوارها نوشته میشد، به صورت واژگون بر سطحی نقش میبست. وارد حوزه تصویری شده و دارای مفاهیمی فراتر از آن میشد که فقط مبیّن کلمه عادی «شاه» بود.
دیوارنویسی در واقع نوعی پیکتوگرام(Pictogram) جسورانه در کنار کلیشههای سادهای بود که بر دیوارها مینشست و خبر از تمایلات سرکوب شده میداد. سرعت در اجرا، هیجان و انتقال احساس، صراحت، احساس آزادی و عصیان، عدم توجه به زیبایی و جسارت در بیان مفهوم از ویژگیهای این نوع بیانگری است.
بدون عنوان، عکاس گمنام، برگرفته از کتاب هنر انقلاب
بدون عنوان، عکاس گمنام، برگرفته از کتاب هنر انقلاب
بدون عنوان، عکاس گمنام، برگرفته از کتاب هنر انقلاب