حماقت بیماری لاعلاج

حماقت بیماری لاعلاج
کارگاه اسرار و ابزار طنزپردازی برگزار شد
دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۵
کد خبر :  ۸۷۴۴۸

به گزارش روابط عمومی دفتر طنز حوزه هنری کارگاه اسرار و ابزار طنزپردازی با حضور استاد یوسفعلی میرشکاک، یکشنبه بیست‌ و دوم دی 1398 در سالن آفرینش‌های ادبی حوزه هنری برگزار شد.

 

در بخش نخست چند قطعه از ایرج‌میرزا توسط یوسفعلی میرشکاک خوانده شد و به توانایی منحصر به فرد این شاعر در استخدام ماهرانه واژگان خارجی مأنوس برای شیرین‌ترکردن کلام اشاره شد. سپس میرشکاک ضمن بازخوانی قطعه بسیار مشهور «قلب مادر»، ایرج‌میرزا را به گواه اشعار متعددش در حق‌شناسی و پاسداشت مقام والای مادر، از این حیث ممتاز و کم‌نظیر خواندند.

 

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌

که‌ کند مادر تو با من‌ جنگ

 

هر کجا بیندم‌ از دور کند

چهره‌ پُرچین‌ و جبین‌ پُرآژنگ

 

با نگاه غضب‌‌آلود زند

بر دل نازک من‌ تیر خدنگ

 

مادر سنگدلت‌ تا زنده‌ست‌

شهد در کام من‌ و توست‌ شرنگ

 

نشوم‌ یکدل‌ و یکرنگ‌ تو را

تا نسازی‌ دل او از خون‌ رنگ

 

گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌

باید این‌ ساعت‌ بی‌ خوف و درنگ

 

رَوی‌ و سینۀ تنگش‌ بدری‌

دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌ سینۀ‌ تنگ

 

گرم‌ و خونین‌ به‌ منش‌ بازآری‌

تا بَرد زآینه قلبم‌ زنگ

 

عاشق بی‌خرد ناهنجار

نه،‌ بل‌ آن‌ فاسق بی ‌عصمت‌ و ننگ

 

حرمت مادری‌ از یاد ببرد

خیره‌ از باده‌ و دیوانه‌ ز بنگ

 

رفت‌ و مادر را افکند به‌ خاک‌

سینه‌ بدْرید و دل‌ آورد به‌ چنگ

 

قصد سرمنزل معشوق‌ نمود

دل مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ

 

از قضا خورد دمِ در به‌ زمین‌

واندکی‌ سوده‌ شد او را آرنگ

 

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز

اوفتاد از کف‌ آن‌ بی‌فرهنگ

 

از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود

پی‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ

 

دید کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌

آید آهسته‌ برون‌ این‌ آهنگ:

 

«آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌

آه‌ پای‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ»

 

پس از خواندن قطعه «قلب مادر» استاد میرشکاک یادآوری این حدیث مولا علی (ع) را بی‌مناسبت ندیدند:

 

«الحُمْقُ داءٌ لایَداوا»

حماقت مرضی است که مداوا نپذیرد.

 

سپس استاد میرشکاک با اشاره به زبان زنده غالب اشعار ایرج‌میرزا خاطرنشان کرد:

مواجهه شاعران با زبان، دو وجه دارد:

 

الف) اخذ و اقتباس از زبان گذشتگان. مانند زنده‌یاد استاد مهدی اخوان ثالث و استاد علی معلم دامغانی

 

ب) رویارویی دلیرانه با زبان زنده معاصر. مانند ایرج‌میرزا، فروغ فرخزاد و شهریار

 

در بخش دوم کارگاه اسرار و ابزار طنزپردازی و در ادامه بازخوانی دیوان حافظ، سه غزل از حافظ خوانده شد.

 

غزل شماره ۲۰۴ با مطلع:

یاد باد آن‌که نهانت نظری با ما بود

رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

 

غزل شماره ۲۰۵ با مطلع:

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

 

و غزل شماره ۲۰۷ با مطلع:

پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود

مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود

 

در ادامه این شعر از نظر زیبایی‌شناسی، رندی و ظرافت بررسی شد.

 

در بخش پایانی «حسین مهرابی»، «محمدحسن صادقی»، «میثم یوسفی» و استاد «ناصر فیض» سروده‌های خود را خواندند.

 

کارگاه اسرار و ابزار طنزپردازی به همت دفتر طنز حوزه هنری و با حضور استاد یوسفعلی میرشکاک یکشنبه‌ها ساعت 17 در حوزه هنری برگزار می‌شود.

 

حضور در این کارگاه برای عموم علاقه‌مندان به طنز و ادبیات آزاد و رایگان است.

 

محمدحسن صادقی، دفتر طنز حوزه هنری

ارسال نظر